باد  و َ  گندم  هیچ

اینجا  سمت چپ من خالی نیست  همیشه  یک نفر  نفس به نفس  قدم به قدم  درون من می تپد

ضیافت اندوه

لیلا
باد  و َ  گندم  هیچ اینجا  سمت چپ من خالی نیست  همیشه  یک نفر  نفس به نفس  قدم به قدم  درون من می تپد

ضیافت اندوه

تب دارد ضیافت اندوه بیکرانه ی من
و سرخ گشته گونه های هاضمه ی غم
سنگینی می کند
اشتیاق دردهای تلنبار شده
همین که آه می کشم
.

لیلا_مهتاب



تاريخ : یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ | 10:58 | یک شام تیره فام : لیلی ام |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.